حال آدم که دست خودش نیست عکسی می بیند ترانه ای می ش

حال آدم که دست خودش نیست ...! عکسی می بیند، ترانه ای می شنود، خطی میخواند، اصلا هیچی هم نشده ... یکهو دلش ریش میشود ...! حالا بیا و درستش کن ... آدم دلگیر، منطق سرش نمیشود ... برای آن ها که رفته اند، آن ها که نیستند، میگرید ... دلتنگ میشود ... دل که بلرزد، دیگر هیچ چیز، سر جای درستش نیست ... این وقت ها، انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای، تا مجال عبور پیدا کنی ... هم صبوری میخواهد، هم آرامش، که هیچکدام نیست .. آدم تصادف میکند، با یک اتوبوس، خاطره های مست ...! #ناشناس
دیدگاه ها (۷)

پدر بزرگ می گفت؛انتظار کارِ مَرد نیست!یک دلِ قوی می خواهد که...

ﺍﮔﺮ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽﺗﺎ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ...ﺍﻣﺎ...

معلوم نیست چه مرگمان شده ...! که نه عین ادم #عاشق میشویم و ن...

_مبارک باشه! آرایشگر اولین قیچی رو به موهام زد :) آروم گفتم ...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط