شب همه شب به بزم باغ ، گلی
شب همه شب به بزم باغ ، گلی
به صبا بوسه داد و کام گرفت
هوسی راند و باده ای پیمود
حاصل از عمر ِ بی دوام گرفت
دامن از دست داد و مست افتاد
تا شرابی ز جام ِ وصل چشید
بلبل ِ بی نوا ز حسرت و سوز
تا سحر ناله کرد و آه کشید
روی دامان ِ چاک ِ گل ، ژاله
یادگاری ز قصه ی دوش است
گل سرافگنده ، صبح می خندد
بلبل ِ دل شکسته خاموش است
#هوشنگ_ابتهاج
به صبا بوسه داد و کام گرفت
هوسی راند و باده ای پیمود
حاصل از عمر ِ بی دوام گرفت
دامن از دست داد و مست افتاد
تا شرابی ز جام ِ وصل چشید
بلبل ِ بی نوا ز حسرت و سوز
تا سحر ناله کرد و آه کشید
روی دامان ِ چاک ِ گل ، ژاله
یادگاری ز قصه ی دوش است
گل سرافگنده ، صبح می خندد
بلبل ِ دل شکسته خاموش است
#هوشنگ_ابتهاج
۳.۵k
۲۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.