داداشی دنیا شبیه خوابای بچگیمون نیست
داداشی دنیا شبیه خوابای بچگیمون نیست😭💔
آخر بازیا گاهی چیزی جز گریه و خون نیست😭
داداشی باور بعضی قصه ها بدجوری سخته😭
تبری که باغ می کشت دستش از چوب درخته😭
بهمون نگفته بودن چشم به فرداها ندوزیم😭
به گناهی که نداریم یه روزی باید بسوزیم😭
نمیدونستم زمونه تا همیشه مهربون نیست😭
سرنوشتمون یه وقتا توی دست خودمون نیست😭
داداشی یه دردایی رو گاهی هیشکی نمیدونه😭
هر زخمی خوب میشه اما جاش روی آدم میمونه😭
داداشی دلتنگی انگار رسم دیرینه ی دنیاست😭
مثل طوفان که همیشه بخشی از تقدیر دریاست...😭
دلتنگم داداشی😭
آخر بازیا گاهی چیزی جز گریه و خون نیست😭
داداشی باور بعضی قصه ها بدجوری سخته😭
تبری که باغ می کشت دستش از چوب درخته😭
بهمون نگفته بودن چشم به فرداها ندوزیم😭
به گناهی که نداریم یه روزی باید بسوزیم😭
نمیدونستم زمونه تا همیشه مهربون نیست😭
سرنوشتمون یه وقتا توی دست خودمون نیست😭
داداشی یه دردایی رو گاهی هیشکی نمیدونه😭
هر زخمی خوب میشه اما جاش روی آدم میمونه😭
داداشی دلتنگی انگار رسم دیرینه ی دنیاست😭
مثل طوفان که همیشه بخشی از تقدیر دریاست...😭
دلتنگم داداشی😭
- ۷.۸k
- ۲۸ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط