در روابط عاطفی تنها یک مدل خیانت را به رسمیت می شناسم، و
در روابط عاطفی تنها یک مدل خیانت را به رسمیت می شناسم، و آن خیانت به خود است که مادر بقیه رفتارهایی است که اسمشان را خیانت می گذاریم. خیانت به خود، یعنی حذف کردن خودت و نیازهایت برای تداوم رابطه. ماندن کنار کسی که به تو این حس را نمی دهد که بهترین نسخه از خودت هستی. ماندن کنار کسی که مطمئن نیستی دوستت دارد یا فقط برایش تکه بی اهمیتی هستی از یک پازل که اگر تمام هم نشد، نشد. ماندن کنار کسی که وقتی حالت خوب است، وظیفه خودش می داند با کلامی یا رفتاری انرژی منفی مزخرفش را به تو تزریق کند. ماندن کنار کسی که وادارت می کند خودت نباشی. ماندن کنار کسی که در سختی ها ناپدید می شود و وقت خوشی ها با لبخندی به پهنای صورتش از راه می رسد. ماندن کنار کسی که برای بهتر شدن اوضاع روابط تلاشی نمی کند و همیشه حق به جانب خودش است. ماندن کنار کسی که تو را مقصر همه بدیهای آدمهای قبلی زندگیش می داند و می خواهد حسابهای همه عمر را یک جا با تو تسویه کند. ماندن کنار کسی که دائم در حال مقایسه کردن با تو دیگران و یا در وقیحانه ترین شکلش مقایسه کردن تو با آدم قبلی زندگیش است، حتا اگر تو برنده این مقایسه باشی. ماندن کنار کسی که حاضر نیست کنار تو پرواز کند و ترجیح میدهد بالهایت را بشکند تا همیشه کنارش بمانی. ماندن کنار کسی که رفتار و گفتارش یکی نیست. ماندن کنار کسی که نمی تواند تو را با کارهایی که می کند یا کارهایی که نمی کند مطمئن کند که برایش مهمترین بخش زندگی هستی، و تنها با زبان نرم و مهربان دائم یادآوری می کند بدون تو دنیایش تاریک است. ماندن کنار کسی که از خورشید وجودت لامپ صدوات می سازد، مبادا که گلهای آفتابگردان دیگر به خورشیدش نگاه کنند. دوست داشتن و دوست داشته شدن هر روز بزرگتر و خوشحالترت می کند، اسم هر رابطه ای را نگذاریم عشق، نگذاریم دوست داشتن... تنها مدلی از خیانت که به رسمیت میشناسم، خیانت به خود است...
۱۳۱.۷k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.