پارت5🦋💜
پارت5🦋💜
دیوونه ترین عاشق شهر♥️🔗
#نیکا
بلاخره موقع رفتن شد
با استرس رفتم تو ماشین
حالم اصن خوب نبود اضتراب داشتم
ک متین هم اومد
جعررر عژب تیپی زده بود دهنم وا مونده بود
متین : چته چرا سرخ شدی جوجه کوچولو
نیکا : هیچی اربا..ب
متین : امشب از ارباب خبری نیس بهم بگو عشقم
نیکا : جان ؟؟؟؟
متین : مگه نمیخای نقش دوس دخترمو بازی کنییی؟؟؟
نیکا : ارع
متین :پس بهم بگو عشقم
نیکا : چشم...
متین : ؟؟؟
نیکا : چشم عش..قم
متین : افرین
بعد چند مین رسیدیم ب یک ویلا
یک دختره با ناز عشوه اومد سمتمون
متین : سلامممم شقایق خانوم
شقایق : سلام نفسم چطوری ؟
چندشای ..... فهمیدم اسم دختره شقایقه
ادامه دارد …………
دیوونه ترین عاشق شهر♥️🔗
#نیکا
بلاخره موقع رفتن شد
با استرس رفتم تو ماشین
حالم اصن خوب نبود اضتراب داشتم
ک متین هم اومد
جعررر عژب تیپی زده بود دهنم وا مونده بود
متین : چته چرا سرخ شدی جوجه کوچولو
نیکا : هیچی اربا..ب
متین : امشب از ارباب خبری نیس بهم بگو عشقم
نیکا : جان ؟؟؟؟
متین : مگه نمیخای نقش دوس دخترمو بازی کنییی؟؟؟
نیکا : ارع
متین :پس بهم بگو عشقم
نیکا : چشم...
متین : ؟؟؟
نیکا : چشم عش..قم
متین : افرین
بعد چند مین رسیدیم ب یک ویلا
یک دختره با ناز عشوه اومد سمتمون
متین : سلامممم شقایق خانوم
شقایق : سلام نفسم چطوری ؟
چندشای ..... فهمیدم اسم دختره شقایقه
ادامه دارد …………
۴۴.۹k
۱۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.