مگر جانی که هرگه آمدی ناگه برون رفتی

مگر جانی؟ که هرگه آمدی ، ناگه برون رفتی
مگر عُمری؟ که هرگه می‌روی ، دیگر نمی‌آیی !
دیدگاه ها (۳)

ماهی قرمزم و دلخوشیم این شده کهعکس ماه تو بیفتد به تن کاشی ه...

زندگی واقعا بسیار ساده است !از هر دست بدهیم ، از همان دست می...

‏حیفْ‌کُھٌ‌صبرِنداشتِے وگرنِھَ ...

‌من از ماندن پای توخسته نیستم من از این پایان تکراری خسته ام...

آهن و فولاد از یک کوره می آیند برون آن یکی شمشیر گردد،دیگری ...

حتی اگر بمیرمم فکرت نمی ره از سرمزبونت می گه برو چشمت بهم می...

‏کاش ناشناخته می ماندند...‏آدم هایی که فکر می کردیم بهترین ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط