پارت ۹ : پرستار بچه ...
ا.ت: امروز بدون اینه برو روشویی و نمیخواد موهات شونه کنه دستم توش نکش و بیا پایین
تهیونگ: واسه ی چی
ا.ت : خب میفهمی دیگه زودباش
تهیونگ : زیر لب : این دوتا وروجک دارت یه کتری میکنن و همونطور که ا.ت گفت رفت دستشویی مسواک زد و بدون اینکه به موهاش دست بزنه اومد لباساش عوض کرد و رفت پایین و میز صبحانه آماده بود پس نشست روی صندلی و شروع کردن به خوردن
میا و ا.ت چرا اینقدر عجیب نگاهم میکنن تا اینکه اجوما اومد و سرش توی ای پد بود و گفت: پسرم می و
همین که سرش رو آورد بالا تز خنده منفجر شد
یعنی چی این دوتا چه بلایی سر موهام آوردن
اجوما : وای پسرم چقدر گوگولی مگولی شدی قربونت بشم
تهیونگ : من با سنم و هیکلم گوگولی مگولی شدن اجوما حرفا میزنی نکنه به خاطر اینکه نوهام شونه نکردم
اجوما : ولی موهات رو که شونه کردی خیلی هم گوگولی شده
تهیونگ با تعجب به سمت دخترا رفت که ایندفعه از خنده منفجر شدن پس سریع رفت جلوی آینه و با دیدن خودش دا ی کشید این چه قیافه ای بود موهاش خرگوشی بسته بودن بالای سرش
یعنی کیم تهیونگ پروفسور و بزرگترین شرکت. کارخونه دار کره العان با این قیافه رفته بود جلوی این همه بادیگارد و خدمتکار همه ابهتس به فنا رفته بود
تهیونگ: من شما دو تا رو میکشم
ا.ت بل خنده : حالا یه روز باهاتون شوخی کردیم آقای کیم
تهیکنگ : ا.ت این شوخی همه ابهته ده ساله ی من رو ریخت رو زمین
تهیونگ: واسه ی چی
ا.ت : خب میفهمی دیگه زودباش
تهیونگ : زیر لب : این دوتا وروجک دارت یه کتری میکنن و همونطور که ا.ت گفت رفت دستشویی مسواک زد و بدون اینکه به موهاش دست بزنه اومد لباساش عوض کرد و رفت پایین و میز صبحانه آماده بود پس نشست روی صندلی و شروع کردن به خوردن
میا و ا.ت چرا اینقدر عجیب نگاهم میکنن تا اینکه اجوما اومد و سرش توی ای پد بود و گفت: پسرم می و
همین که سرش رو آورد بالا تز خنده منفجر شد
یعنی چی این دوتا چه بلایی سر موهام آوردن
اجوما : وای پسرم چقدر گوگولی مگولی شدی قربونت بشم
تهیونگ : من با سنم و هیکلم گوگولی مگولی شدن اجوما حرفا میزنی نکنه به خاطر اینکه نوهام شونه نکردم
اجوما : ولی موهات رو که شونه کردی خیلی هم گوگولی شده
تهیونگ با تعجب به سمت دخترا رفت که ایندفعه از خنده منفجر شدن پس سریع رفت جلوی آینه و با دیدن خودش دا ی کشید این چه قیافه ای بود موهاش خرگوشی بسته بودن بالای سرش
یعنی کیم تهیونگ پروفسور و بزرگترین شرکت. کارخونه دار کره العان با این قیافه رفته بود جلوی این همه بادیگارد و خدمتکار همه ابهتس به فنا رفته بود
تهیونگ: من شما دو تا رو میکشم
ا.ت بل خنده : حالا یه روز باهاتون شوخی کردیم آقای کیم
تهیکنگ : ا.ت این شوخی همه ابهته ده ساله ی من رو ریخت رو زمین
۱۷.۶k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.