من از آغاز عمرم در قفس بودم

من از آغاز عمرم در قفس بودم ...
مرا از حبس و از زندان نترسانید

من آدم دیده ام از گرگ وحشی تر ...
مرا از آدم و حیوان نترسانید

من از دریای طوفانی گُذر کردم ...
مرا از نم نم باران نترسانید

من از هم خون خود آتش به جان دارم ...
مرا از خنجر مهمان نترسانید

برای حرف آخر یادتان باشد ...
گِرانم من ... گِرانم من، مرا ارزان نترسانید !



دیدگاه ها (۳)

صبح پنج شنبه

لبخند تو عشق است ولی با همگان نه ...با ما به از این باش ؛ ول...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط