✍ گنـدم
✍ #گنـدم
کودکان زمین خورده را به جرم زمین خورای دستگیر میکنند. گرسنه گان دعا میکنند نمازشان غذا شود. شکم سیرها وجدان را عوق میزنند.
روزگاری که زمستانش سر خیلی ها کلاه گذاشت و تابستانش کلاهشان را برداشت. در دوشنبه هایی که حسرت بارید تا گوش های خدا کر شود.
روزگاری که بهشت دُچار چالش می شود و زیر پای مادران پر از باتلاق حماقت؛
مادرها مانند نوزادان، دردهایشان را هم بزرگ می کنند.
نوزادانی پر از عقده و ژن های سرکش بزرگ می شوند با صابون ها به عرفان می رسند و شب ها در خیـل بارش فلسفه روی افکار منحرفشان ، به اورگاسم ....!!!!
در روزگاری که همه آدمها کور شده اند، زیبایی تنها یک واژه است در حُسن ظن یک روحانی در بارش فتحه ( َ ) روی حس بی بندار ریش های بی وضو دو رکعت نماز، قامت بسته شد در نقاب گرگ ها.
به نیت بارش خوشبختی، در شالیزار انفرادی. قلم حـرام شد، نویسنده ترسید اما قیمت گاو صعود کرد در بارکد صورتکهای سرخ از سیلی.
آرشیو سکوتم پر است از فریادهای منزوی، در این روزگار شعر فقط لالایی آخر نشئه گیست وقتی خواندن کتاب های سیاسی ممنوع شد آدمها به خواندن غزل های در دستشویی ها پرداختند و هنرمند وقتی هوس نقاشی به سرش می زند ، فقط سیگار می کشد.
در این شهر تنها آدم های لاغر ، با " رژیم " مخالفند والباقی شکمشان پر است از "جمهوری"و یخچال هایشان لبریز از "دموکراسی" مردمی که از زندگی کردن به اورگاسم رسیده اند.
بلندگو ها که فریاد می کشند، حّی عَلیٓ می شوم بسوی سنگ ها تا مناره ها را سنگسار کنــــم لال کنم صدای موذن را، بفهمانم وقتی افطار میشود که نانی ســر سفره ها باشد؛ پس لال شـــــــو.
در شهر کسی نایی برای رستگاری ندارد تاوقتی یک پای این داستانها چلاق باشد رابین هود و ژان وان ژان و... در شمار عیاران حساب نمی شوند.
کلمات را باید سنگسار کرد وقتی نمی توانیم در غربتمان آیه ای در حقانیتمان بیاوریم.
حق، در تقابل ما رآی به بردگیمان می دهد و به چه چیز می توان اعتماد کرد؟ وقتی شک را مانند تفاله ای عوق می زنیم، انسان این جانور ناطق در تدریس سفسطه روی منبر دکترین ارائه میدهد؛
بحث فلان شناسی بالینی در مکتب اورولوژیست های مذهبی، پر بار تر از چند واحد منطق پاس کردن است.
روزهای منزجر کننده روی پوستمان پیر می شود. ما بردگانی که لبخند مصنوعی روی لبهایمان ضمیمه شده و در پیله ی تنهایی خود می لولیم بی آنکه به پروانه شدن امیدی داشته باشیم.
#سپهر_عسگری
@gandoom_h 🌾
کودکان زمین خورده را به جرم زمین خورای دستگیر میکنند. گرسنه گان دعا میکنند نمازشان غذا شود. شکم سیرها وجدان را عوق میزنند.
روزگاری که زمستانش سر خیلی ها کلاه گذاشت و تابستانش کلاهشان را برداشت. در دوشنبه هایی که حسرت بارید تا گوش های خدا کر شود.
روزگاری که بهشت دُچار چالش می شود و زیر پای مادران پر از باتلاق حماقت؛
مادرها مانند نوزادان، دردهایشان را هم بزرگ می کنند.
نوزادانی پر از عقده و ژن های سرکش بزرگ می شوند با صابون ها به عرفان می رسند و شب ها در خیـل بارش فلسفه روی افکار منحرفشان ، به اورگاسم ....!!!!
در روزگاری که همه آدمها کور شده اند، زیبایی تنها یک واژه است در حُسن ظن یک روحانی در بارش فتحه ( َ ) روی حس بی بندار ریش های بی وضو دو رکعت نماز، قامت بسته شد در نقاب گرگ ها.
به نیت بارش خوشبختی، در شالیزار انفرادی. قلم حـرام شد، نویسنده ترسید اما قیمت گاو صعود کرد در بارکد صورتکهای سرخ از سیلی.
آرشیو سکوتم پر است از فریادهای منزوی، در این روزگار شعر فقط لالایی آخر نشئه گیست وقتی خواندن کتاب های سیاسی ممنوع شد آدمها به خواندن غزل های در دستشویی ها پرداختند و هنرمند وقتی هوس نقاشی به سرش می زند ، فقط سیگار می کشد.
در این شهر تنها آدم های لاغر ، با " رژیم " مخالفند والباقی شکمشان پر است از "جمهوری"و یخچال هایشان لبریز از "دموکراسی" مردمی که از زندگی کردن به اورگاسم رسیده اند.
بلندگو ها که فریاد می کشند، حّی عَلیٓ می شوم بسوی سنگ ها تا مناره ها را سنگسار کنــــم لال کنم صدای موذن را، بفهمانم وقتی افطار میشود که نانی ســر سفره ها باشد؛ پس لال شـــــــو.
در شهر کسی نایی برای رستگاری ندارد تاوقتی یک پای این داستانها چلاق باشد رابین هود و ژان وان ژان و... در شمار عیاران حساب نمی شوند.
کلمات را باید سنگسار کرد وقتی نمی توانیم در غربتمان آیه ای در حقانیتمان بیاوریم.
حق، در تقابل ما رآی به بردگیمان می دهد و به چه چیز می توان اعتماد کرد؟ وقتی شک را مانند تفاله ای عوق می زنیم، انسان این جانور ناطق در تدریس سفسطه روی منبر دکترین ارائه میدهد؛
بحث فلان شناسی بالینی در مکتب اورولوژیست های مذهبی، پر بار تر از چند واحد منطق پاس کردن است.
روزهای منزجر کننده روی پوستمان پیر می شود. ما بردگانی که لبخند مصنوعی روی لبهایمان ضمیمه شده و در پیله ی تنهایی خود می لولیم بی آنکه به پروانه شدن امیدی داشته باشیم.
#سپهر_عسگری
@gandoom_h 🌾
۴.۲k
۳۰ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.