May 19, 2020
تو نامه ای که فرستاده بود آمریکا نوشته بود: “تو این 11 روز اخیر، اینجا در جهان اسلام، من از همون بشقاب خوردم، از همون لیوان نوشیدم، روی همون تخت یا فرش خوابیدم، در حالیکه یه خدای مشترک رو با مسلمونهایی عبادت کردم، که چشمهاشون آبی ترین آبی، موهاشون روشن ترین بلوند، و پوستشون سفید ترین سفید بود… ما واقعا همه یکسان و برادریم !"
این یه بخش از نامه مالکوم ایکس بود از سفر حج. براش این همه برابری یه جا خیلی عجیب بود. اون زمان تو آمریکا سیاهپوستها حق استفاده از امکانات مشترک با سفیدپوستها نداشتن. چه مدرسه و دانشگاه،چه بیمارستان و حتی آبخوری! تو شرایط اینطوری سیاه پوستها معمولا دو جور بزرگ میشن. یا باور میکنن از سفید پوستها کمترن و تا آخر عمر احساس حقارت میکنن. و یا بخاطر این همه ظلم کلا از سفیدپوستها بیزار میشن. مالکوم ایکس ازین دسته دوم بود. بچه که بود خونه اش رو آتیش زده بودن. بعدا پدرش رو کشته بودن. خیلی سختی کشیده بود و عضو گروهی شده بود که میگفتن "سفیدپوست شیطان است." ولی این تا وقتی بود که رفت حج و دید که بین مسلمونها، با هر رنگ پوست و موقعیت اجتماعی، فاصله ای نیست. اونوقت بود که فهمید چند دستگی آدمها ازچند خداییه. یکی بنده ثروته، براش فقیر و غنی برابر نیست. یکی براش تکنولوژی خداست، حس میکنه از قدیمی تر ها برتره. یکی نژادپرسته و دنبال پیدا کردن شان آدمها تو ژن اجدادشون…
مالکومی که از حج برگشت یه مرد متفاوت بود. هنوز برای حقوق مظلومها میجنگید، ولی اینبار مستقل و فقط برای خدا.
مالکوم فهمیده بود که "سفیدپوست" شیطان نیست. شیطان تکبره. برتری دیدن تو مخلوقه، بجای خالق.
و تکبر مال هیچ کدوم از ما نیست. چه سیاه چه سفید، چه فقیر چه غنی، چه ... تکبر فقط شایسته خداست. هر وقت باور کنیم و بنده خدا بشیم، همه برابر میشیم و برادر.
#مومن_برابر_برادر
#انما_المومنون_اخوه
#سبک_زندگی_اسلامی
این یه بخش از نامه مالکوم ایکس بود از سفر حج. براش این همه برابری یه جا خیلی عجیب بود. اون زمان تو آمریکا سیاهپوستها حق استفاده از امکانات مشترک با سفیدپوستها نداشتن. چه مدرسه و دانشگاه،چه بیمارستان و حتی آبخوری! تو شرایط اینطوری سیاه پوستها معمولا دو جور بزرگ میشن. یا باور میکنن از سفید پوستها کمترن و تا آخر عمر احساس حقارت میکنن. و یا بخاطر این همه ظلم کلا از سفیدپوستها بیزار میشن. مالکوم ایکس ازین دسته دوم بود. بچه که بود خونه اش رو آتیش زده بودن. بعدا پدرش رو کشته بودن. خیلی سختی کشیده بود و عضو گروهی شده بود که میگفتن "سفیدپوست شیطان است." ولی این تا وقتی بود که رفت حج و دید که بین مسلمونها، با هر رنگ پوست و موقعیت اجتماعی، فاصله ای نیست. اونوقت بود که فهمید چند دستگی آدمها ازچند خداییه. یکی بنده ثروته، براش فقیر و غنی برابر نیست. یکی براش تکنولوژی خداست، حس میکنه از قدیمی تر ها برتره. یکی نژادپرسته و دنبال پیدا کردن شان آدمها تو ژن اجدادشون…
مالکومی که از حج برگشت یه مرد متفاوت بود. هنوز برای حقوق مظلومها میجنگید، ولی اینبار مستقل و فقط برای خدا.
مالکوم فهمیده بود که "سفیدپوست" شیطان نیست. شیطان تکبره. برتری دیدن تو مخلوقه، بجای خالق.
و تکبر مال هیچ کدوم از ما نیست. چه سیاه چه سفید، چه فقیر چه غنی، چه ... تکبر فقط شایسته خداست. هر وقت باور کنیم و بنده خدا بشیم، همه برابر میشیم و برادر.
#مومن_برابر_برادر
#انما_المومنون_اخوه
#سبک_زندگی_اسلامی
۹.۲k
۱۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.