این که حس کنی

این که حس کنی
کسی دلتنگت نیست
و هیچ آبی
از اخگر وجود تو
گرم نمی شود،
که بشوید غبار اندوهی،
ز دشت های پر آشوب دلی،
رنجورت می کند.

این که حس کنی
تنهایی انسان
بی مرز ترین خطه هاست،
در یورش نیرنگ،
ز کمینگاه دزدان خبره ی لبخند،
بغض فرو می خوری مدام.

و درشب ایستگاه های زمان،
مسافری می شوی
بی بدرقه و بی استقبال،
با کولباری سنگین،
ز آشفتگی خود و دنیا.
#ناهید_باقری.
دیدگاه ها (۱)

نیستی ، ولی حضورت زنده تر از همیشه در زندگیم جاریست . روزت م...

مانده امبی تو چراهی نفسم می آید ...👤‌ فائزه شبانی

شاید اگر بیست سال پیشیکنفر می نشست روبرویم و برایم از این رو...

شادی کوچکی می‌خواهم، آنقدر کوچک، که کسی نخواهد آن را از من ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط