آفتاب




آفتاب...
به "مزارع قهوه " ی چشم های تو...
که می رسد
صبح می شود
چشم وا کن...
که دلم لک زده است
برای نوشیدنِ فنجان فنجان عشق

#سوسن_درفش
دیدگاه ها (۲)

‌اگر روزی گذشت و فراموشم شدکه بگویم : « صبحت بخیر »و مثل کود...

چو یاد تو را پیش رو می‌نشانم؛دلِ جاودانْ عاشقم را؛به دنبال آ...

‌صبحجایی‌ست میان بازوان تو آغوشت را برای طلوعی دوباره باز کن...

‌خندۀ خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟گویداز عمرت گذشت ای بی‌...

🦋🧚🏼‍♀️باید دوچرخه ام را بردارم...و به روزهای کودکی ام برگردم...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط