دلمان از پلاسکو بیشتر سوخت
دلمان از پلاسکو بیشتر سوخت !
از ظهر این جمله ها را هزار بار با خودم زیر لب مرور کرده ام!
یک برج تجاری بود ... میفهمی؟ تجاری !
یعنی آدمها آنجا پول در می آوردند. آتش به مال مردم افتاده بود!
یک عده مرد ... میفهمی؟ مرد ! دل به آتش زده اند؛ دریا نه ؛ آتش! زده بودند
که یکباره دلمان ریخت ... آتش بر سرشان خراب شد !
به آنکه در آن برج کسب و رزق داشت می گویند «شغل»ش بود!
به آنکه جانش را برد و زیر تل خاک و خاکستر ماند هم می گویند «شغل»ش بود؟
یعنی شغل یک نفر می شود فدا شدن ...
شغل بعضی آدم ها از قواره دنیا بزرگتر است. انگار خدا برود بگوید بفرمایید این هم جان ...
بعد آنها ببوسند و به ادب پس بدهند بگویند جان از آن خودتان ما میخواهیم بمانیم با خودتان ...
بعضی ها از همه چیز میگذرند تا با خودش بمانند ... خود ِ خودش!
دلمان از پلاسکو بیشتر سوخت ... خدا صبر بدهد به هرکه بلا دید و دمش گرم هرکه به غیرت با آتش جنگید و روحش شاد هرکه معنی فدا را فهمید!
حسام ایپکچی
از ظهر این جمله ها را هزار بار با خودم زیر لب مرور کرده ام!
یک برج تجاری بود ... میفهمی؟ تجاری !
یعنی آدمها آنجا پول در می آوردند. آتش به مال مردم افتاده بود!
یک عده مرد ... میفهمی؟ مرد ! دل به آتش زده اند؛ دریا نه ؛ آتش! زده بودند
که یکباره دلمان ریخت ... آتش بر سرشان خراب شد !
به آنکه در آن برج کسب و رزق داشت می گویند «شغل»ش بود!
به آنکه جانش را برد و زیر تل خاک و خاکستر ماند هم می گویند «شغل»ش بود؟
یعنی شغل یک نفر می شود فدا شدن ...
شغل بعضی آدم ها از قواره دنیا بزرگتر است. انگار خدا برود بگوید بفرمایید این هم جان ...
بعد آنها ببوسند و به ادب پس بدهند بگویند جان از آن خودتان ما میخواهیم بمانیم با خودتان ...
بعضی ها از همه چیز میگذرند تا با خودش بمانند ... خود ِ خودش!
دلمان از پلاسکو بیشتر سوخت ... خدا صبر بدهد به هرکه بلا دید و دمش گرم هرکه به غیرت با آتش جنگید و روحش شاد هرکه معنی فدا را فهمید!
حسام ایپکچی
- ۸۶۷
- ۳۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط