دوست داشتنت

دوست داشتنت!
دوست داشتنت وظیفه‌ام که نبود، فریضه‌ام بود
به جا آوردمش، تا پایِ جان
در هر مکان و در هر دقیقه‌ای...
دوست داشتنت عشق که نبود، آیین بود
بدان مشر‌َف شدم
بی قیل و قال و بی بوق و کرنایی..
دوست داشتنت نماز که نبود، اما گذاردمش
شبانه روزی هزار رکعت
به وقت صبح و ظهر و شام...
دوست داشتنت زکات که نداشت، اما پرداختمش
به هر دمی و به هر بازدمی به هر نفس...
دوست داشتنت دینی بود، که مخفیانه به آن ایمان آوردم،
دیدگاه ها (۲)

دقیقا اونجایی فهمیدم عشق چیه که تنها هدف آنلاین شدنم"حرف زدن...

او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حالخود پسندیدن او بنگر و خو...

دو عالم را به یک‌بار از دلِ تنگ ،برون کردیم ؛ تا جایِ #تو با...

دوست داشتنت وظیفه‌ ام که نبود ، فریضه‌ ام بود ؛ به جا آوردمش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط