دم افطار یاد این شعر افتادم

دم افطار یاد این شعر افتادم:


زِ خانه ها همه بوی طعام می آمد

ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم

#لاادری
#ای_وای_رقیه😭
دیدگاه ها (۱)

افطارها به کام دلم زهر می شودآقای ما گرسنه وتشنه شهید شدالسل...

ربنا ربنا ... چه بی تابموقت افطار در پی ِ آبم#کربلا، کربلا و...

لحظہ افطار تمام خوبےها را برایت آرزو مےکنم نه خوشے ها را زیر...

منزلی که در شهر نقده آتش گرفت😔 گنجشک دلسوز آتش گرفت ولی تخم ...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

تقدیم بانثار عشق خدمتِ جانانم:❤🌹زندگی را طعم لب های تو گیرا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط