اول تویی آخر تویی

(اول تویی آخر تویی)

از بوی گندم نه از بوی نان بخوان
رفیق...
از زخمهای پنهان شقایق بخوان
رفیق...
چشمها سوی گریه ندارند افسوس
از ناله های عریان دقایق بخوان
رفیق...
هجرت عشق انسوی هوسها گم شد
ازگلوی زخم قناری بخوان
رفیق...
بازهم سیگار حکم این فکر مریض
یاور همیشه مومن با بغض بخوان
رفیق...
عمری سکوت اخرین سنگر این مرد خسته است
سقوط سقوط سقوط سقوط بخوان
رفیق...


دیدگاه ها (۱)

وقتیمی گم هیچکس،یعنی دقیقا هیچکس .. !روزای زیادی باید بگذرهت...

خسته ایم ، همه ی مان خسته ایم ، مدام دلمان میخواهد کسی باشد ...

گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید...همیشه خودت باش… د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط