و گاه

و گاه
حبّه قندهای
رنگارنگ
از جنسِ دلتنگی
می افتند در فنجان دل م
و حل می شوند؛ آرام آرام...
و روح من؛
سرمیکشد این نوشیدنی شیرین را...
آری؛ سر میکشم این دلتنگیِ رنگارنگم را...
.
دیدگاه ها (۲)

وقتی می گویی مراقب خودت باش ،حتی اگر مرگ کمین کرده باشد زنده...

یک وقت فکر نکنی زورم به تو نمی رسد... درست است که شما پسر ها...

چه سخت است تُنگِ ماهی بودن !نَشکنی ، زندانبانی بشکنی ، قاتلی...

جمعه یعنی شمارش روزهای هفته ای که باز بی تو گذشت...یعنی انبو...

گاه در گستره ی بی پایان هستی دو روح از یک نور زاده میشوند؛ و...

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط