شهر بیمستی شدم میخانههایم گم شده

شهر بی‌مستی شدم، می‌خانه‌هایم گم شده
عشق، گنجی بود در ویرانه‌هایم، گم شده

قبل تو در پیله‌ام دنیای خوبی داشتم
پیله پوسید و پر پروانه‌هایم گم شده

هر مسافر جاده‌ای می‌برد در آغوش خود
مقصدی در هر یک از پایانه‌هایم گم شده

خواستی حل کن مرا، اما سوالی هم نپرس
جدولی هستم که کلِ خانه‌هایم گم شده

مثل یک کودک، تو را چون قصه باور داشتم
کو پریِ آبیِ افسانه‌هایم... گم شده

از درونم رد شدی مثل نخ تسبیح که
تا ببری من تمام دانه‌هایم گم شده


‌ ‎‌‌‌‎
دیدگاه ها (۰)

📽 شادی مردم اصفهان در کنار زاینده‌رود پر از آب

🔴 صرفا جهت تأمل...‏چرا دنیا را به #كنفرانس_امنيتى_مونيخ سرگ...

#پدران_بخوانندپدرانی که از کودکی با دخترانشان رفیق هستند، دخ...

➕ #بازی با احساسات همسر🖌جمله‌هایی مانند:👈اگر من را دوست داری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط