بوسیدمت لب و دهنم بوی گل گرفت

بـوسیـدمتــ لبــ و دهنـم بـوی گل گرفتــ
بوییدمتــ تمـام تنم بـوی گل گرفتــ

گل های سرخ چارقدتــ را تکاندی و
گل های خشکــ پیرهنم بوی گل گرفتــ

با عطــر واژه ها به سراغ من آمدی
شعرم ترانه ام سخنم بـوی گل گرفتــ

ای امتزاج شادی و غم، در کنار تـو
خندیدنم، گریستنم بوی گل گرفتــ

از راه دور فاتحه ای دود کردی و
در زیر خاکــ ها کفنـم بـوی گل گرفتــ
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۳۵)

دلی که در دو جهانجزتوهیچ یارش نیستگرش تو یارنباشیجهان به کار...

نه بیمارم نه خوشحالم، نه از حالم خبر دارم گهی با جان گهی...

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشقکه نامی خوشتر از اینت ندانموگ...

دوست دارم ، تو برایم عشق را معنا کنی خواب دنیا را کنارم غرق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط