کافردل من در گره موی تو بند است

.
.
کافر!دلِ من در گرهِ موی تو بند است
مومن شده بر قبله یِ گیسویِ تو بند است

تا چشمِ تو را دید ، دلم بندِ دلت شد
چون شیر که بر چشمه ی آهویِ تو بند است

چشمان تو کوفه است؛مدینه است؛حجاز است
دل در شکنِ گوشه ی ابروی تو بند است

هر روز غزل خوانی و انگار نه انگار
یک دل که نه! صد دل به النگویِ تو بند است

ای کاش مرا تنگ در آغوش بگیری
محبوبه!دلم بین دو بازوی تو بند است

تو یک غزلِ بکری و درگیر تو شاعر
با معجزه ی عشق به جادویِ تو بند است

امیر طاهری
دیدگاه ها (۱)

اخر چرا نگاهها به این نوشتها برگرددایا گناه نیست?

آیا وعده ی ساختن ایرانخرمشهر آبادان اهواز خوزستان کردستان هم...

ح : گرچه دُشوار است امّا بی صدایی بِهتر است!بی خیالت!...دوری...

.دلم به خاطر تو ، دم به دم بهانه میگیرد بهانه بهر تو این د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط