زندگیم یه بار هم من بچه بودم آقا بزرگ منو بردحموم عمومی

زندگیم یه بار هم من بچه بودم آقا بزرگ منو برد,,حموم عمومی مردک همچین مارو مالوتد به هم که برگشتنی شدم لواشک,,تا سه روز بعد هم مثل رباط راه میرفتم.یعنی منو پوکیوندها..خخ
دیدگاه ها (۱)

آغوشت آخر تمام مهربانی هاست...در آغوشت گم میشوم..گم شدنی که ...

فک کنم دوتا طاقه پارچه برده باشه..فدای خنده عمرم بشم

این بار بار دفعه های قبل فرق دارد..جه کرده ای با من..میروم و...

پدر خوانده ...پارت نمی دونم چندویوتوی ماشین دیگه هیچ حرفی نز...

زور و عشق پارت ۹

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط