به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ی ممنوع، ولی لبهایم...
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس،هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد...
خاطرات تو ودنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ی ممنوع، ولی لبهایم...
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس،هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد...
خاطرات تو ودنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
- ۲.۷k
- ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط