خیالت کافیست

خیالت کافی‌ست
تا وسط این گرما
و در صحرایی که انتها ندارد،
بی‌نیاز باران باشم.
جوانه بزنم و هر ثانیه با تو بودن را میوه بدهم.
اطرافم را آبادی بگیرد،
کودکان از شاخ و برگ‌هایم بالا بروند،
راه آهن از کنارم رد شود
و تجارت رونق بگیرد.
می‌بینی؟
خیالت اینگونه است...!
تو که قصد آمدن نداری
من هم همیشه سبز نخواهم ماند.
روزی خشک می‌شوم و تیشه به اندامم میزنند!
مگر نمی‌توان کاغذ بود؟
لااقل کودکان آبادی
عاشقانه‌هایم را از یاد نخواهند برد...!


#مهران_رمضانیان
دیدگاه ها (۳)

صرف جویی کن ... !در گفتن " دوستت دارم " به آدمها ...دلشان را...

گفته بودی ریشِ مشکی‌ام چه می ‌آید به من دلبر محجوبِ من چادر ...

دوست خوبم جهان را باید مثل ڪتابے ببینے، مثل ڪتابے ڪه در انتظ...

این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد ...؟بنویسید رضا هم علی اکب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط