تکلیف چشمانم،
تکلیف چشمانم،
هیچ گاه با تو روشن نبود
تا بودی
نمناک بود
جویبار بود
ابر بود...باران بود
مثل قدیم
زاینده رودی روان بود
حال که نیستی
خشک شد
حیران شد
گود نشست ، ویران شد
برهوتی تشنه،
کویر لوطی عریان شد
تکلیف این چشمانم
هیچگاه با تو روشن نشد
هیچ گاه با تو روشن نبود
تا بودی
نمناک بود
جویبار بود
ابر بود...باران بود
مثل قدیم
زاینده رودی روان بود
حال که نیستی
خشک شد
حیران شد
گود نشست ، ویران شد
برهوتی تشنه،
کویر لوطی عریان شد
تکلیف این چشمانم
هیچگاه با تو روشن نشد
۲۶۶
۲۰ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.