گریه می کرد و اصرار داشت که به جبهه برود.
گریه میکرد و اصرار داشت که به جبهه برود.
پدرش گفت: تو هنوز بچهای! جبهه هم جای بازی نیست که تو میخواهی بروی.
حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم میشوم.
#شهید_حسن_یزدانی🕊 ❤ ️
پدرش گفت: تو هنوز بچهای! جبهه هم جای بازی نیست که تو میخواهی بروی.
حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم میشوم.
#شهید_حسن_یزدانی🕊 ❤ ️
۲۳۴
۰۵ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.