اشتباه می گیری
اشتباه می گیری
من را با صندلی ، با در ، با دیوار
با عطر ملایم ِزنی که توی تاکسی کنارت می نشیند
و معلوم نیست تا کدام چهارراه
فقط زنی ست که کنارت نشسته!
حساب ِ تو از همه ی خیابان ها جداست
و از همه ی بیمارستان ها، اداره ها، بانک ها
حساب ِتو چیزی نیست
که در کرایه ی یک مسیر کوتاه ، جا شود
تو با همه ی عابران ِپیاده فرق می کنی
و با همه ی مردها
که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند
این را
وقتی کنارت نشسته بودم و
برایم از عشق می گفتی، فهمیدم
اما تو نفهمیدی
هر زنی که روسری اش قرمز بود
من نیستم!
#نیلوفر_اعتمادی
من را با صندلی ، با در ، با دیوار
با عطر ملایم ِزنی که توی تاکسی کنارت می نشیند
و معلوم نیست تا کدام چهارراه
فقط زنی ست که کنارت نشسته!
حساب ِ تو از همه ی خیابان ها جداست
و از همه ی بیمارستان ها، اداره ها، بانک ها
حساب ِتو چیزی نیست
که در کرایه ی یک مسیر کوتاه ، جا شود
تو با همه ی عابران ِپیاده فرق می کنی
و با همه ی مردها
که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند
این را
وقتی کنارت نشسته بودم و
برایم از عشق می گفتی، فهمیدم
اما تو نفهمیدی
هر زنی که روسری اش قرمز بود
من نیستم!
#نیلوفر_اعتمادی
۱.۳k
۲۹ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.