جان و جهان دوش کجا بوده ای

جان و جهان! دوش کجا بوده ای
نی غلطم، در دل ما بوده ای

دوش ز هجر تو جفا دیده ام
ای که تو سلطان وفا بوده ای

آه که من دوش چه سان بوده ام!
آه که تو دوش کرا بوده ای!

رشک برم کاش قبا بودمی
چون که در آغوش قبا بوده ای

زهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بوده ای؟! »

یار سبک روح! به وقت گریز
تیزتر از باد صبا بوده ای

بی تو مرا رنج و بلا بند کرد
باش که تو بنده بلا بوده ای

رنگ رخ خوب تو آخر گواست
در حرم لطف خدا بوده ای

رنگ تو داری، که زرنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بوده ای

آینه رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بوده ای
دیدگاه ها (۳)

ﺳﺎﻝﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎﻓﻬﻤﯿﺪﻡ:ﻏﺮﻭﺭﺑﺪﺗﺮﯾﻦﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮﯾ...

‍ خدایا...به حضورت،به نگاهت،به یاریت نیازمندیم.سال هاست به ا...

مرا به گوشه ی چشمانت به یادگار بکشتنهایم به مژگان چشمانت بر ...

تـــقــدیــم بـہ قــلــبهـایپـــر احــســاســـــتــــوندوســ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط