part1 a fresh start:)
هوا سرد بود باران بی وقفه اشک میریخت حتی باران هم مثل من دلش پر از ناراحتی بود ..
با آن انقدر شدید بود که چاله های آب به وجود آمده بودند
تنها بارون بود که حال منو درک میکرد
از زندگی متنفرم
از خودم بدم میاد
منو یاد اون روز احمقانه میندازه...
*فلش بک به خاطره
بارون میومد مثل همیشه خانوادم داشتن من رو برای یک نمره میزدن
آشغال(مادرش):دختره چشم سفید مگه من صد بار بهت نگفتم اگر نمره خوب نگیری تا حدی میزنمت که بمیری هاا*داد
آشغال۲(پدرش):ای کاش میمردی از دستت راحت میشدیم
من:دیگه برام مهم نیست اصلا من از این خونه آشغال که مثل خودتون آشغاله میر.. که حرفم با تو گوشی اون آشغال قطع شد خون رو تو دهنم احساس میکنم
آشغال:حرف دهنتو بفهم دختره کثافت بدون باکی صحبت میکنی
حالا هم گمشو برو از جلو چشمام تا نبینمت
آشغال۲:گمشو*داد
از خونه رفتم درو محکم بستم
*پایان فلش بک
ازشون متنفرم از این دنیا از همه چیز متنفرم چرا نمیتونم مثل بقیه زندگی خو...
حرفم با ماشینی که بهم خورد قطع شد
؟؟:زنگ بزنید آمبولانس زود باشید!!*داد
؟؟؟:دخترم صدامو میشنوی دوم بیار!!!*داد
هیچی نمیشنیدم درد بدی کل بدنم رو گرفته ازتون متنفرم... و بعد سیاهی
بیدار شدم
میا: اینجا کجاست من کجام من مگه نمرده بودم؟...شاید اینجا دنیای پس از مرگه
؟:آفرین دختر باهوشی هستی
میا:تو کی هستی!
؟:من فرشته تناسخ هستم میتونی منو مِی صدا کنی
میا:خوشوقتم می منم میا هستم ... گفتی فرشته تناسخ؟!
می:بله،من اومدم تا زندگی دوباره ای رو به تو بدم چون اون زندگی قبلیت چندان خوب نبود دوست داری کجا بری؟
میا:انیمه هم میشه؟
می:بله
میا:خوب..
توکیو ریونجرز
می:خیلی هم عالی مشخصاتی که میخوای و ظاهر جدیدتو داخل برگه بنویس
میا:چشم...
میا:تموم شد..
می:امیدوارم زندگی بهتری داشته باشی تمام خاطرات داخل این دنیا رو فراموش میکنی
میا:بای..
بعد سیاهی...
☆پایان☆
چطور بود دوست داشتید؟
ادامه داخل پارت بعد میدم.
نکته مهم
میا اون موقع ۱۵ سالش بود و زندگی سختی داشت😞💔
با آن انقدر شدید بود که چاله های آب به وجود آمده بودند
تنها بارون بود که حال منو درک میکرد
از زندگی متنفرم
از خودم بدم میاد
منو یاد اون روز احمقانه میندازه...
*فلش بک به خاطره
بارون میومد مثل همیشه خانوادم داشتن من رو برای یک نمره میزدن
آشغال(مادرش):دختره چشم سفید مگه من صد بار بهت نگفتم اگر نمره خوب نگیری تا حدی میزنمت که بمیری هاا*داد
آشغال۲(پدرش):ای کاش میمردی از دستت راحت میشدیم
من:دیگه برام مهم نیست اصلا من از این خونه آشغال که مثل خودتون آشغاله میر.. که حرفم با تو گوشی اون آشغال قطع شد خون رو تو دهنم احساس میکنم
آشغال:حرف دهنتو بفهم دختره کثافت بدون باکی صحبت میکنی
حالا هم گمشو برو از جلو چشمام تا نبینمت
آشغال۲:گمشو*داد
از خونه رفتم درو محکم بستم
*پایان فلش بک
ازشون متنفرم از این دنیا از همه چیز متنفرم چرا نمیتونم مثل بقیه زندگی خو...
حرفم با ماشینی که بهم خورد قطع شد
؟؟:زنگ بزنید آمبولانس زود باشید!!*داد
؟؟؟:دخترم صدامو میشنوی دوم بیار!!!*داد
هیچی نمیشنیدم درد بدی کل بدنم رو گرفته ازتون متنفرم... و بعد سیاهی
بیدار شدم
میا: اینجا کجاست من کجام من مگه نمرده بودم؟...شاید اینجا دنیای پس از مرگه
؟:آفرین دختر باهوشی هستی
میا:تو کی هستی!
؟:من فرشته تناسخ هستم میتونی منو مِی صدا کنی
میا:خوشوقتم می منم میا هستم ... گفتی فرشته تناسخ؟!
می:بله،من اومدم تا زندگی دوباره ای رو به تو بدم چون اون زندگی قبلیت چندان خوب نبود دوست داری کجا بری؟
میا:انیمه هم میشه؟
می:بله
میا:خوب..
توکیو ریونجرز
می:خیلی هم عالی مشخصاتی که میخوای و ظاهر جدیدتو داخل برگه بنویس
میا:چشم...
میا:تموم شد..
می:امیدوارم زندگی بهتری داشته باشی تمام خاطرات داخل این دنیا رو فراموش میکنی
میا:بای..
بعد سیاهی...
☆پایان☆
چطور بود دوست داشتید؟
ادامه داخل پارت بعد میدم.
نکته مهم
میا اون موقع ۱۵ سالش بود و زندگی سختی داشت😞💔
۵.۸k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.