یک گلی که می دونست گله باکودکو می خواست
یک گلی که می دونست گله باکودکو می خواست
نفله نمیزاره به دکو نزدیک شم
کاچان: من برگشتم
دکو: سلام عزیزم (بوسیدنش) خوش آمدی کار چطور بود (کاچان هم تو مافیا هم تو شرکت کار میکنه شرکت برای لاپوشونی است)
کاچان: مثل همیشه
باکودکو(بچه شون): هویی بلوند طلایی مگه مامان بهت نگفت میای تو کفشاتو در بیار بعدشم بستنی من کو
کاچان: نفلهههههههههههههههه چی گفتی به من من اگه اینجا نبودم که تو هم نبودی باکا
باکودکو: بیا برو تو کوچه اگه تو نبودی من از عمو شوتو به دنیا می آمدم 🥱
کاچان : چی گفتی بچ 😡🤬
دکو:☺️ (تو ذهنش) اگه یک روز جنگ نکن انگار طور میشه هعییی خداا 🙄
باکودکو پرید بغل دکو و زد زیر گریه
دکو:کاچان ول کن بچه را
کاچان : داری میگی تقصیر من است برید گمشید بابا
پنج دقیقه بعد (تصویر بالا )
کاچان : متاسفم جنگل کوچولوی من (چرا متاسفم می نویسیم اما متسفم می خوانیم😑)
دکو: اشکال ندارد کاچان
باکودکو: از مامان من فاصله بگیرررررر
و باز هم همان آش و همان کاسه
نفله نمیزاره به دکو نزدیک شم
کاچان: من برگشتم
دکو: سلام عزیزم (بوسیدنش) خوش آمدی کار چطور بود (کاچان هم تو مافیا هم تو شرکت کار میکنه شرکت برای لاپوشونی است)
کاچان: مثل همیشه
باکودکو(بچه شون): هویی بلوند طلایی مگه مامان بهت نگفت میای تو کفشاتو در بیار بعدشم بستنی من کو
کاچان: نفلهههههههههههههههه چی گفتی به من من اگه اینجا نبودم که تو هم نبودی باکا
باکودکو: بیا برو تو کوچه اگه تو نبودی من از عمو شوتو به دنیا می آمدم 🥱
کاچان : چی گفتی بچ 😡🤬
دکو:☺️ (تو ذهنش) اگه یک روز جنگ نکن انگار طور میشه هعییی خداا 🙄
باکودکو پرید بغل دکو و زد زیر گریه
دکو:کاچان ول کن بچه را
کاچان : داری میگی تقصیر من است برید گمشید بابا
پنج دقیقه بعد (تصویر بالا )
کاچان : متاسفم جنگل کوچولوی من (چرا متاسفم می نویسیم اما متسفم می خوانیم😑)
دکو: اشکال ندارد کاچان
باکودکو: از مامان من فاصله بگیرررررر
و باز هم همان آش و همان کاسه
۳.۰k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.