خیلی باید بگذره تا بفهمی

خیلی باید بگذره تا بفهمی
من خیلی فرق داشتم با مونث هایِ دور و برت...
من برای داشتنت
از احســاسم
غــرورم
زندگیــم مایه گذاشتم
من فرق داشتم با مونث هایِ دور و برت...
من نمیــتونستم
هرشب تا سپیده ی صبح باهات تو خیابــون پرسه بزنم
چون
یه مادرِ دل نگــرون داشتمُ
یه پدرِ غیرتی...
چون"خــانواده" داشتم....
 فرق داشتم با عروسک هایِ عملیِ دورُ برت...
 مــن ساده بــودم
تو احساســم
تو ظاهرم
تو قلبــم....
اما انگار
پروتز گونه ها و آبیِ آسمونیِ قلابیِ چشم هایِ اون ها....
برقِ چشم هایِ سیاهِ منُ از چشمِت انداخــت....
ولی...
خیلی باید بگذره تا بفهمــی
من
فرق داشــتم....
با مونث هایِ دورُ برِت....
دیدگاه ها (۸۲)

در من گره بخورهر ساعت از روز هم ڪه شدمرا درگیر صدایت،نفست،مر...

عشق بی فلسفه زیباست تو نخواهی دلِ من باز تو را می خواهد

دستمو محکم تو دستش فشار میده "آخ"َم که درمیاد چشم هاش از شیط...

کمی با من بنشین تا در آن نقشه جغرافیایی عشق، تجدید نظر کنیمب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط