برای اخرین بارم تو باز سوزاندی قلبم را
برای اخرین بارم تو باز سوزاندی قلبم را
با اینکه دیده بودی تو سوز سرمای قلبم را
نمیشه یا نمیخواهی خودت این قصه میدانی
تو یادش میدهی کین را تبرداز درختم را
شدم بنده یجایی که در از ان گریزی نیست
اگر حتی ببخشم من زمین و اسمانم را
دل از کینه خالی را چه با جنگ و جدال تو
که سوزاندی تو با کینه تمامی جهانم را
غرض رنجیدن ما بود ایوالا خوب سوزاندی
که حتی اسمان بشنید صدای ال هوارم را
کنون بی شوق امیدم میان صد اگر اما
نمیبینم دگر اسفند طنین یک بهارم را
#محمدغلامی
#شمسابادی
#پست_جدید #عاشقانه #تنهایی #تکست_خاص #خاصترین #دلنشین #عشق
با اینکه دیده بودی تو سوز سرمای قلبم را
نمیشه یا نمیخواهی خودت این قصه میدانی
تو یادش میدهی کین را تبرداز درختم را
شدم بنده یجایی که در از ان گریزی نیست
اگر حتی ببخشم من زمین و اسمانم را
دل از کینه خالی را چه با جنگ و جدال تو
که سوزاندی تو با کینه تمامی جهانم را
غرض رنجیدن ما بود ایوالا خوب سوزاندی
که حتی اسمان بشنید صدای ال هوارم را
کنون بی شوق امیدم میان صد اگر اما
نمیبینم دگر اسفند طنین یک بهارم را
#محمدغلامی
#شمسابادی
#پست_جدید #عاشقانه #تنهایی #تکست_خاص #خاصترین #دلنشین #عشق
۳.۴k
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.