مائیم که اصل شادی و غمیم
مائیم که اصل شادی و غمیم
(( مولوی ))
مردی در ساحل رودخانه ای نشسته بود که ناگهان متوجه شد مرد
دیگری در چنگال امواج خروشان رودخانه گرفتار شده است و
کمک می طلبد. داخل رودخانه شد ومرد را به ساحل نجات آورد,
به او تنفس مصنوعی داد. جراحاتش را پانسمان کردو پزشک را
به بالینش آورد. هنوز حال غریق جا نیامده بود که شنید دو نفر
دیگر در حال غرق شدن در رودخانه اند و کمک میخواهند.
دوباره به رودخانه پرید و به زحمت آن دو نفر دیگر را هم نجات
داد. اما پیش از آنکه فرصت تفکر پیدا کند صدای چهار نفردیگر
را که در حال غرق شدن بودند شنید. بالاخره آن مرد آنقدر
قربانی نجات داد که خودش خسته شده و از پا افتاد. ولی صدای
فریاد کمک از طرف رودخانه قطع نمی شد. کاش این مرد
خیرخواه چند قدمی به طرف بالای رودخانه میرفت و متوجه می
شد که دیوانه ای مردم را یکی یکی به آب می اندازد. در این
صورت اینهمه انرژی صرف نمی کرد و به جای رفع معلول به
مبارزه با علت می پرداخت و جان افراد بیشتری را نجات می داد.
نتیجه :
در زندگی همه ما علتی بزرگ وجود دارد که سر منشا همه
اتفاقات و رویدادهای زندگی ماست. علت و منشا تمام شادیها, غم
ها , رنجها, پیروزیها, شکستها, امیدها , یاسهای زندگی ما یک
چیز است : افکار و عقایدی که برگزیده ایم.
در دنیای بیرون هیچ عاملی وجود ندارد. هر چه هست معلول
اندیشه ها و طرز تفکرات ماست. اگر می خواهید زندگیتان تغییر
کند اندیشه های خود را تغییر دهید. هر راه حلی جز این چیزی
جز خستگی و ناامیدی نصیب انسان نخواهد کرد.
...سلام مجددبردوستان وهمراهان عزیز
شبتون بخیرو پراز آرامش...
«درپناه حق»
«Rana»
(( مولوی ))
مردی در ساحل رودخانه ای نشسته بود که ناگهان متوجه شد مرد
دیگری در چنگال امواج خروشان رودخانه گرفتار شده است و
کمک می طلبد. داخل رودخانه شد ومرد را به ساحل نجات آورد,
به او تنفس مصنوعی داد. جراحاتش را پانسمان کردو پزشک را
به بالینش آورد. هنوز حال غریق جا نیامده بود که شنید دو نفر
دیگر در حال غرق شدن در رودخانه اند و کمک میخواهند.
دوباره به رودخانه پرید و به زحمت آن دو نفر دیگر را هم نجات
داد. اما پیش از آنکه فرصت تفکر پیدا کند صدای چهار نفردیگر
را که در حال غرق شدن بودند شنید. بالاخره آن مرد آنقدر
قربانی نجات داد که خودش خسته شده و از پا افتاد. ولی صدای
فریاد کمک از طرف رودخانه قطع نمی شد. کاش این مرد
خیرخواه چند قدمی به طرف بالای رودخانه میرفت و متوجه می
شد که دیوانه ای مردم را یکی یکی به آب می اندازد. در این
صورت اینهمه انرژی صرف نمی کرد و به جای رفع معلول به
مبارزه با علت می پرداخت و جان افراد بیشتری را نجات می داد.
نتیجه :
در زندگی همه ما علتی بزرگ وجود دارد که سر منشا همه
اتفاقات و رویدادهای زندگی ماست. علت و منشا تمام شادیها, غم
ها , رنجها, پیروزیها, شکستها, امیدها , یاسهای زندگی ما یک
چیز است : افکار و عقایدی که برگزیده ایم.
در دنیای بیرون هیچ عاملی وجود ندارد. هر چه هست معلول
اندیشه ها و طرز تفکرات ماست. اگر می خواهید زندگیتان تغییر
کند اندیشه های خود را تغییر دهید. هر راه حلی جز این چیزی
جز خستگی و ناامیدی نصیب انسان نخواهد کرد.
...سلام مجددبردوستان وهمراهان عزیز
شبتون بخیرو پراز آرامش...
«درپناه حق»
«Rana»
۲.۰k
۰۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.