عمری سر کوی تو مستانه نشستیم جانا
* * *
عمری سر کوی تو مستانه نشستیم جانا
یک دم به بر یار پریشان ننشستیم بازآ
سرمایه ی هستی همه دیدار تو بودی ما را
تو راستی و دادیم زکف مایه ی هستی یارا
پیمانه کشیدی ،پیمان بشکستی
ای گل ز چه باغی ای فتنه چه هستی
مهرت جستم جانم هستی
طاقت بردی درها بستی
آن چهره ی دلآرام تو ندیدن تا کی
آه از غم تمنای تو کشیدن تا کی
...........💠
عمری سر کوی تو مستانه نشستیم جانا
یک دم به بر یار پریشان ننشستیم بازآ
سرمایه ی هستی همه دیدار تو بودی ما را
تو راستی و دادیم زکف مایه ی هستی یارا
پیمانه کشیدی ،پیمان بشکستی
ای گل ز چه باغی ای فتنه چه هستی
مهرت جستم جانم هستی
طاقت بردی درها بستی
آن چهره ی دلآرام تو ندیدن تا کی
آه از غم تمنای تو کشیدن تا کی
...........💠
- ۱.۵k
- ۲۷ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط