تو را با غیر می بینم , صدایم در نمی آید
تو را با غیر می بینم , صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید...
دلم در دوریت خون شد, بیا در اشک چشمم بین
خدارا از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید....
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید...
دلم در دوریت خون شد, بیا در اشک چشمم بین
خدارا از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید....
۳.۶k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.