تقدیم به ساحت قدسی حضرت زهرا س
تقدیم به ساحت قدسی حضرت زهرا (س)
ساقی امشب با من از اَسرار ناپیدا بگو
از سَبوی دل بگو وز ساغر و صهبا بگو
حرفی از دُردی کشان فارغ از دنیا بگو
از جدایی دَم مزن از عشق و از سُودا بگو
تا سحر ذکر جَمیل آن صَنم با ما بگو
💠 💠
گر چه بزم سرخوشان بی باده امشب جُور نیست
خانه ی خَمّار هر جا هست زین جا دور نیست
ساقی امشب غیر مستی طاعتی مَأجُور نیست
نَشئه ای داری به ساغر کز می انگور نیست
با حریفان سرّ جام خویش بی پروا بگو
💠 💠
باغبان گلزار را از خار و خَس پیراسته
قامت اشجار را با برگ و گل آراسته
در چنین حال و هوا کز شدّت غم کاسته
از هزاران عَندلیب آوای خُوش برخاسته
کای تذرو نغمه زن زان شاخه ی طوبی بگو
💠 💠
نغمه ای دلکش ز کوی اهل راز آید به گوش
همچو نجوای ملایک دل نواز آید به گوش
صوت جان بخشی به آهنگ حجاز آید به گوش
بانگ تکبیر بلال از کعبه باز آید به گوش
باز کن لب ای مُؤذّن از گل طاها بگو
💠 💠
بهترین اوقات شیرین پیمبر امشب است
آیه ی تطهیر آن جان جهان را بر لب است
مَهبِطِ نور ولایت امشب ای دل یثرب است
مرتضی زین مُوهبت در ذکر یا رب یا رب است
خیر مقدم ای امیر عشق با زهرا بگو
💠 💠
کوثر خود را خدا امشب به پیغمبر دهد
مُصحِفِ پاک نبی را سوره ای دیگر دهد
از حریم عصمت او را بهترین دختر دهد
گنج ناموس اَزل را زین گُهر زیور دهد
مُدّعی بس کن جَدل برخیز و آمنّا بگو
💠 💠
مَحو این دُردانه ی شرم و حیا حوّا بود
وام دار عصمت وی مریم عذرا بود
مشتری هاجر بود مشتاق او سارا بود
رُفت و روب آستان وحی با لعیا بود
هاتف امشب باز از صدّیقه ی کبرا بگو
💠 💠
در مدار آفرینش محور عالم تویی
پاک تر از سلسبیل و کوثر و زمزم تویی
در بلا حبل المتین عالم و آدم تویی
دردمندانِ جفا را راحت و مَرهم تویی
حال ما را از کرم با خالق یکتا بگو
💠 💠
اُسوه ی صبر و مصیبت مجتبی را مادری
هم حسین آن کشته ی دشت بلا را مادری
همچو زینب قهرمان کربلا را مادری
مرتضی را همسری و مصطفی را مادری
رتبه ای یا رب که را دادی چنین والا بگو
💠 💠
نام نیکوی تو عطر انگیزتر از یاس بود
ساقی لب تشنگانت حضرت عباس بود
گر چه دستت چون على مشکل گشای ناس بود
لیک فَخرت اِرتزاق از زحمت دستاس بود
با رفاه آلودگان برخیز و زین معنا بگو
💠 💠
حرمت ناموس زن بالاتر از جان زن است
چون که مردان را عروج آری ز دامان زن است
مكتب زهرا تجلّی گاه ایمان زن است
درس زهرا چاره ساز رنج و حرمان زن است
قدر زن این است و جز این ظاهری زیبا بگو
💠 💠
طایر قدسی فرودش ز آسمان بر بام تست
اعتلای نام احمد در سماء از نام تست
روح قرآن زنده از اذکار صبح و شام تست
عالم امکان گدای سفره ی اِکرام تست
از نیاز ما به سلطان کرم مولا بگو
💠 💠
شعر ادامه دارد ....
💠 💠
شعر از : استاد آقای سیدمصطفی بشیری ساوجی
ساقی امشب با من از اَسرار ناپیدا بگو
از سَبوی دل بگو وز ساغر و صهبا بگو
حرفی از دُردی کشان فارغ از دنیا بگو
از جدایی دَم مزن از عشق و از سُودا بگو
تا سحر ذکر جَمیل آن صَنم با ما بگو
💠 💠
گر چه بزم سرخوشان بی باده امشب جُور نیست
خانه ی خَمّار هر جا هست زین جا دور نیست
ساقی امشب غیر مستی طاعتی مَأجُور نیست
نَشئه ای داری به ساغر کز می انگور نیست
با حریفان سرّ جام خویش بی پروا بگو
💠 💠
باغبان گلزار را از خار و خَس پیراسته
قامت اشجار را با برگ و گل آراسته
در چنین حال و هوا کز شدّت غم کاسته
از هزاران عَندلیب آوای خُوش برخاسته
کای تذرو نغمه زن زان شاخه ی طوبی بگو
💠 💠
نغمه ای دلکش ز کوی اهل راز آید به گوش
همچو نجوای ملایک دل نواز آید به گوش
صوت جان بخشی به آهنگ حجاز آید به گوش
بانگ تکبیر بلال از کعبه باز آید به گوش
باز کن لب ای مُؤذّن از گل طاها بگو
💠 💠
بهترین اوقات شیرین پیمبر امشب است
آیه ی تطهیر آن جان جهان را بر لب است
مَهبِطِ نور ولایت امشب ای دل یثرب است
مرتضی زین مُوهبت در ذکر یا رب یا رب است
خیر مقدم ای امیر عشق با زهرا بگو
💠 💠
کوثر خود را خدا امشب به پیغمبر دهد
مُصحِفِ پاک نبی را سوره ای دیگر دهد
از حریم عصمت او را بهترین دختر دهد
گنج ناموس اَزل را زین گُهر زیور دهد
مُدّعی بس کن جَدل برخیز و آمنّا بگو
💠 💠
مَحو این دُردانه ی شرم و حیا حوّا بود
وام دار عصمت وی مریم عذرا بود
مشتری هاجر بود مشتاق او سارا بود
رُفت و روب آستان وحی با لعیا بود
هاتف امشب باز از صدّیقه ی کبرا بگو
💠 💠
در مدار آفرینش محور عالم تویی
پاک تر از سلسبیل و کوثر و زمزم تویی
در بلا حبل المتین عالم و آدم تویی
دردمندانِ جفا را راحت و مَرهم تویی
حال ما را از کرم با خالق یکتا بگو
💠 💠
اُسوه ی صبر و مصیبت مجتبی را مادری
هم حسین آن کشته ی دشت بلا را مادری
همچو زینب قهرمان کربلا را مادری
مرتضی را همسری و مصطفی را مادری
رتبه ای یا رب که را دادی چنین والا بگو
💠 💠
نام نیکوی تو عطر انگیزتر از یاس بود
ساقی لب تشنگانت حضرت عباس بود
گر چه دستت چون على مشکل گشای ناس بود
لیک فَخرت اِرتزاق از زحمت دستاس بود
با رفاه آلودگان برخیز و زین معنا بگو
💠 💠
حرمت ناموس زن بالاتر از جان زن است
چون که مردان را عروج آری ز دامان زن است
مكتب زهرا تجلّی گاه ایمان زن است
درس زهرا چاره ساز رنج و حرمان زن است
قدر زن این است و جز این ظاهری زیبا بگو
💠 💠
طایر قدسی فرودش ز آسمان بر بام تست
اعتلای نام احمد در سماء از نام تست
روح قرآن زنده از اذکار صبح و شام تست
عالم امکان گدای سفره ی اِکرام تست
از نیاز ما به سلطان کرم مولا بگو
💠 💠
شعر ادامه دارد ....
💠 💠
شعر از : استاد آقای سیدمصطفی بشیری ساوجی
۴.۳k
۱۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.