روستای ما دو ارباب داشت که همیشه

روستای ما دو ارباب داشت که همیشه
بایکدیگر اختلاف داشتند هر کدام هم
کلی چماقدار دور و بر خود جمع کرده
بودند یک روز اختلافات بالا گرفته
بود و قرار شده بود فردا برای چماق
کشی با طرفداران اربابِ مقابل به
صحرا برویم اما من یک روز مانده
به چماق کشی ، به در خانه ارباب خودمان رفتم .

در نیم‌باز بود . باگفتن یاالله وارد حیاط
خانه شدم دیدم دو ارباب در حال
کشیدن قلیان هستند !

گفتم : ارباب مگر فردا چماق کشی نیست؟!
پس چرا با هم قلیان می کشید ؟ !
اربابمان گفت :
شماها قرار است دعوا کنید نه ما !!!!!
#کوپیولیسم
دیدگاه ها (۲)

#کوپیولیسم

#کوپیولیسم

این عکس امشب، در مرز بین چین و تبت، هنگام طلوع ماه گرفته شده...

#کوپیولیسم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط