بیصدا رفتم ولی کنج دلم فریادهاست

بیصدا رفتم ،ولی کنج دلم فریادهاست بیصدا رفتن برایم عضو آن دشوارهاست سخت بود،دشواربود،چون خاطره بسیار بود دل ربودی،دل بریدی،دل شکستی ناروا بعد ازین لطف شما دل کجا دلبر کجا؟ با خودم گفتم برو ماندن برایت انتهاست. بیصدا رفتم دلم جاماند،نمیدانم چرا؟!
دیدگاه ها (۲)

دوست دارم ، تو برایم عشق را معنا کنی خواب دنیا را کنارم غرق ...

ای خدا یار من آنجاست ، حواست باشداو نشان کرده ی اینجاست ، حو...

ﭼﻘــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺪﺭ ﺳﺨـــــــــــﺘﻪ ...

ﺳﻼﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﺍﻭﻧﻲ ﮎ ﻋﺸﻘﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﭼﻨﺪﮐﻠﻤﻪﺩﺭﺩﻭﺩﻝ ﮐﻨﻢ ...ﻋﺸﻘﻢ ﻋﺸ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط