همه چیز

همه چیز
میتوانست برعکس باشد!
مثلا
بجای جای خالیت
همه‌جا پر بود از بودنت...
به جای دلتنگی
دلم پر از تو بود...
همه‌ات را من داشتم،
خودم تنهای تنها...
دیگر نگرانی معنا نداشت!
حسادت هم رنگ می‌باخت...
میدانستم جایت امن است
قرار نیست برای داشتنت با کسی شریک باشم!
آنقدر در خودم قایمت میکردم تا یکی شویم.
میشدم منی پر از تو...
میشدی من...
میشدم تو...!
دیدگاه ها (۲)

هر آدمی در درون خود یک رقص دارد که باید کشف شودوقتی که رقص د...

هرکسی یه اسمی تو زندگیش هست که تاابد هرجایی بشنوه ناخودآگاه ...

انسان سه گونه می میرد:مرگ روحمرگ وجدانمرگ جسم...مرگ روح یعنی...

خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه ...

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط