همه چیز
همه چیز
میتوانست برعکس باشد!
مثلا
بجای جای خالیت
همهجا پر بود از بودنت...
به جای دلتنگی
دلم پر از تو بود...
همهات را من داشتم،
خودم تنهای تنها...
دیگر نگرانی معنا نداشت!
حسادت هم رنگ میباخت...
میدانستم جایت امن است
قرار نیست برای داشتنت با کسی شریک باشم!
آنقدر در خودم قایمت میکردم تا یکی شویم.
میشدم منی پر از تو...
میشدی من...
میشدم تو...!
میتوانست برعکس باشد!
مثلا
بجای جای خالیت
همهجا پر بود از بودنت...
به جای دلتنگی
دلم پر از تو بود...
همهات را من داشتم،
خودم تنهای تنها...
دیگر نگرانی معنا نداشت!
حسادت هم رنگ میباخت...
میدانستم جایت امن است
قرار نیست برای داشتنت با کسی شریک باشم!
آنقدر در خودم قایمت میکردم تا یکی شویم.
میشدم منی پر از تو...
میشدی من...
میشدم تو...!
۳۷۵
۰۱ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.