شیر و رفقاش نشسته بودن و مشروب میخوردن و خوش میگذروندن
شیـر و رفقـاش نشسته بودن و مشروب میخوردن و خوش میگذروندن ... بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه: "آُه! اُه! ساعت 11 شده! باید برم! خانم خونه منتظره!" گاوه پوزخندی میزنه و میگه: "زن ذلیلو نیگا ! ادعاتم میشه سلطان جنگلی!" شیر لبخند تلخی میزنه و میگه: "توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو !!!!" سـلامـتـی هـمـه شیــــر صفت ها .....
- ۱.۴k
- ۱۲ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط