عشق خیانت کار من
🅟︎🅐︎🅡︎🅣︎:❾
┏━━━━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━━━━┓
ریندو: •روی کاناپه نشسته بودم
که یهو صدای زنگ در رو شنیدم
رفتم درو باز کردم که با نگاه
سنگین و ترسناک ران روبرو
شدم
ران: هی ریندو اون دختره
کدوم قبرستونیه
ریندو: درست حرف بزن
بعدشم اصلا تو از جون
میا چی میخوای
مگه خودت خیانت نکردی
مگه خودت میا رو ول نکردی
ران: خفه شو ریندو
اون دختره ارزش نداره برام
از همون اولم وسیله ای بود
که میتونستم به اکانه برسم
ریندو: هیچوقت فک نمیکردم
که انقدر عوضی بشی
که با ی دختر جوون اینجوری رفتار کنی
میا: •وقتی صدای ران رو شنیدم
از اتاق اومدم بیرون و دست ریندو رو
گرفتم و توی چشم ران نگاه کردم
ریندو: م... می... میا؟!
چیکار میکنی
┗━━━━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━━━━┛
این پارت هم تموم شد
نظرتونو راجبش بگید
ببخشید اگه کوتاه بود🙏
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.