سناریو(درخواستی)....
سناریو(درخواستی)....
وقتی تا الان رابطه نداشتید ولی وقتی درخواست میدن رد میکنی
نامجون :قول میدم چیزی رو خراب نکنم فقط بله بگو بره
جین :چطور می تونی به ورد واید هندسام میتونی نه بگی میدونم داری الکی میگه
شوگا :به عنم (بعد به یه ورش میگیره و میره)
(خوشم میاد منطقیه)
جیهوپ : من از الان به بعد جی نا امیدم و گریه میکنه و میره(بچم ناراحت شد)
جیمین :لعنتی می دونی من سر این بیت خودمی جر دادممم
ته ته :یونتانم بی مادر شد فقط به خواطر یونتان قبول کن (با گریه ی بچه گونه)
کوک :برام مهم نیست (بلندت میکنه و میبرت خونشون و یه شبه عالی رو میگذرونی)
افتضاه شد میدونم...
وقتی تا الان رابطه نداشتید ولی وقتی درخواست میدن رد میکنی
نامجون :قول میدم چیزی رو خراب نکنم فقط بله بگو بره
جین :چطور می تونی به ورد واید هندسام میتونی نه بگی میدونم داری الکی میگه
شوگا :به عنم (بعد به یه ورش میگیره و میره)
(خوشم میاد منطقیه)
جیهوپ : من از الان به بعد جی نا امیدم و گریه میکنه و میره(بچم ناراحت شد)
جیمین :لعنتی می دونی من سر این بیت خودمی جر دادممم
ته ته :یونتانم بی مادر شد فقط به خواطر یونتان قبول کن (با گریه ی بچه گونه)
کوک :برام مهم نیست (بلندت میکنه و میبرت خونشون و یه شبه عالی رو میگذرونی)
افتضاه شد میدونم...
۱۱.۷k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.