چنانگرمهذیان

چنان‌گرم‌هذیان
عشـــقم که آتــــش...
به جای عـــرق از تبم می‌تـــراود..
دیدگاه ها (۴)

من که قرار بودقوے باشمبر روے گونه هام چرا اشک است؟!

تمامِ آن چیزی که درباره تو در سرم هست ده‌ها کتاب می‌شود اما ...

امروز را زندگی کنبخاطر تمام آنهایی که در کنارت هستند …امروز ...

کاش دورانمان کمی عقب تر بود ...مثلا یک قرن من چادرِ گلدار سر...

عاشقانه های شبنم

طبیعت

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط