اینبار کنار اتیش چهارشنبه سوری میشینم و ب اتیش نگاه میکنم

اینبار کنار اتیش چهارشنبه سوری میشینم و ب اتیش نگاه میکنم قبل از پریدن فکر میکنم به تمام خاطراتی ک داشتم و نداشتم ب تمام احساساتی ک ی روزی تو دلم جوونه زده بود ب حرفایی ک گفتی چ دروغات ک تازه فهمیدم چ حرفای راستت ک زدیو الان باورش نمیکنم ب قولایی ک دادی و عملی نشد و قولایی ک نداده بودی و حالا عملی شد ب حرفای اطرافیانم ک میخواستن بفهمونن بهم ک این اخر و عاقبت نداره و اما من خودمو میزدم ب کوچه علی چپ ک ای کاش همون ادما تو همون کوچه علی چپ دوباره جلوم سبز میشدن و من جلو تر نمیرفتم....
همه ی این افکارمو میریزم تو اتیش رو ب روم چهارشنبه سوری امسال از پارسال متفاوته هم من هم خیلیای دیگ میخوان همین فکرایی ک تو سرم بودو بریزن تو اتیش
میشنوی صدای جیلیز ویلیزش میاد داره میسوزه هم تو هم خاطراته تو هم چیزایی ک مربوط ب توعه
دیگ تموم شد دیگ چیزی واسه فکر کردن نمونده
از رو اتیش حالا میپرم و میگم خاطراتم برای تو ...هیچی نمیخوام برای خودم
چهارشنبه سوریتون مبارک باشه
غم و غصه و هر چی خاطراته ک حالتونو بد میکنه امشب بریزین تو اتیش #cafe_romman
@cafe_romman #دست_نوشته
دیدگاه ها (۴)

کام واجبه....

مثل همیشه رو ب روم بود درست همون صندلی همون کافه همون ساعت م...

خدا نگه دارت دلم تنگ میشه واست جای من نیستی نگی رفتشو جا زد ...

پنجمین مصاحبه عاشقانه امروز ساعت ١٠همراهمون باشین منتظر شما ...

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط