ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم

ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم


ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم


ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم


مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت
در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم


تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفرینم
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم


قصه دلتنگیت را خوب من بگزار و بگذر
گریه ی دریاچه ها را تا به دامانت نبینم


کاشکی قسمت کنی غم های خود را با دل من
تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم


تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفرینم
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
دیدگاه ها (۲)

NH پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست پشت پرچین من این سو همه...

NHهیچ هم زیبا نبودی , من تورا زیبا کشیدم.بی جهت اغراق کردم ,...

ﺧﺒﺮﺕ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍم...

همنیشین گل شدم دیدم که خارم سال هاتازه فهمیدم که غمخواری ندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط