راه دوری برای رفتن ندارم

راه دوری برای رفتن ندارم
جای نزدیکی برای ماندن
و بلاتکلیفیِ پاهایم را هربار
به ایستگاه سربه‌نیستگاه می‌برم

تنهایی‌ام
با چمدان خسته‌ای در دست
منتظرم نشسته‌ا‌ست..
دیدگاه ها (۱)

مثل گُل های تَرک خورده یکاشی شُده ام ؛بعدِ تو پیر که نه ،مَن...

چقدر این دوست داشتن های بی دلیلخوب استمثل همین باران بی سوال...

از دورها و دورها می‌آیی،و فقط یک چیز،فقط یک چیز کوچک در زندگ...

تلخ ترین قسمتِ رابطه این استکه بیشتر از اینکه حواسش "جمعِ"تو...

خاطراتم را که مرور‌ می کنم همیشه یک‌ نکته آزارم می دهد ...در...

#عاشقانه_های_من#یلدا بوی یلدا را می شنوی #یلداتون پیشاپیش مب...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط