شده با خواندن بیت غزل گریه نی

شده با خواندن بیت غزلے گریه ڪنی؟
یاکه در حسرت حس بغلے گریه ڪنی؟
به دلت بارشے از غم ,به لبت خنده زنے
ظاهرت شاد نشان داده ولے گریه ڪنی؟
خنده ے تلخ ڪند ,زرد شود رخسارت
شهره ے شهر شوے و مثلے گریه ڪنی؟
هوس بوسه اے از لعل لبش داشته و
بهر یک بوسه ے قند و عسلے گریه ڪنی؟
شده دیدار رخش را به دلت وعده دهد
نڪند وعده ے خود را عملے گریه ڪنے ؟
بعد دیدار شود, شهر دلت زلزله خیز
یا غرورت شڪند چون گسلے گریه ڪنے؟
دیدگاه ها (۴)

ریشه می‌زنم به نور، با صدای چشم توسبز می‌شوم شبی، در هوای چش...

بدهم #تڪیه به #تُ شانه شدن را بلدے‌؟گرمی ثانیه اے خانه شدن ر...

ببین تمام من شدی اوج صدای من شدیبت منی شکستمت ...

هر شب در رویاهایم تو را می بینم و احساست می کنمو احساس می کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط