ویو کوک

ویو کوک
فهمیدم اون موقع که دزدیده شده بود داخل بیمارستان بود و بخاطر اون فوبیا داره بردمش عمارت
کوک شاهدخت...
جسی بله
کوک چی میخواستی اون موقع بگی
جسی چی...
جسی آهان،میخواستم بپرسم هنوزم برده هارو دارین
کوک ا..اره
جسی میشه ببینمشون
کوک حتما

ویو جسیکا

دنبال بابام رفتم یه جایی که کلی اتاق داشت و و همش هم شبیه هم بودن و در هاشونم شیشه ای بود و راحت میشد دید که دارن چیکار میکنن اتاق ها یدونه تخت داشت یدونه هم میز کوچولو و قفل بود و دستشویی و حمام
کوک خب دخترم اینجاست
جسی وای بابا چرا اینارو اینجا زندونی کردی
کوک شغلمه دخترم
جسی آهان میشه دونه دونه در هارو باز کنید کار دارم
کوک حتما
در اول یه دختر بود با موهای بلند و خیلی زیبا بود در و باز کرد رفتم تو اتاق
دیدگاه ها (۰)

خیلی آشنا بود فکر کنم نانسی باشهجسی سلام،نانسی تویی؟نانسی تو...

اسلاید دوم آت

ویو کوکرفتم و در اتاق آت و قفل کردم و جسیکا رو براید استایل ...

دکتر متاسفم ولی داروی سرطان خون فقط تو آمریکا هست و گرفتنش ا...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۴۹ویو کوک خیلی تحریک شده بودم ولی داد ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط