ذات مان خراب نباشد

ذات مان خراب نباشد!

روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است ،
گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟
گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم...
گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید...
وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد..
به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی.؟
گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه...!!

حکایت بعضی از ما آدم هاست...

#لینک_عضویت👇
https://telegram.me/joinchat/Afm8dT-nu7cr98Qpf3WVcQ
دیدگاه ها (۱)

مژده‌ی آمدنت قیمت جان می‌ارزدتاری از موی تو آقا به جهان می‌ا...

اقای رئیسی ازت گله داریم😔 همه افراد ستاد شما در سراسر ایر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط