✍✍✍
✍✍✍
لـرزشی ، زلـزلـه ای ، بـاز تکـانـم داده
یک نفـر عکسِ تـو را بـاز نشـانم داده
یک نفر باز به من گفت: کـه برمیگردی
بـا همین وعده بببین، مرگ امانم داده
بـازهم دیدنِ تو، وای چه شعری بشود
و همیـن شـوق مـرا، روحِ جـوانم داده
بعد ازاین باز به دنبالِ دلم خواهم رفت
منطقـی بـودنِ مـن، دردِ چنـانـم داده
من که هم قامتِ یک سروِ دل آرا بودم
غصـه بیهــوده مـرا، قـدِ کمـانـم داده
و اگـر بـاز بخـواهی بـه تـو می پردازم
کـه در ایـن راهِ خـدا، بیـش توانم داده
کارِ سختۍست ولی مَردِ عمل میخواهد
عشقِ تـو کار بـه دستِ سر و جانم داده
لـرزشی ، زلـزلـه ای ، بـاز تکـانـم داده
یک نفـر عکسِ تـو را بـاز نشـانم داده
یک نفر باز به من گفت: کـه برمیگردی
بـا همین وعده بببین، مرگ امانم داده
بـازهم دیدنِ تو، وای چه شعری بشود
و همیـن شـوق مـرا، روحِ جـوانم داده
بعد ازاین باز به دنبالِ دلم خواهم رفت
منطقـی بـودنِ مـن، دردِ چنـانـم داده
من که هم قامتِ یک سروِ دل آرا بودم
غصـه بیهــوده مـرا، قـدِ کمـانـم داده
و اگـر بـاز بخـواهی بـه تـو می پردازم
کـه در ایـن راهِ خـدا، بیـش توانم داده
کارِ سختۍست ولی مَردِ عمل میخواهد
عشقِ تـو کار بـه دستِ سر و جانم داده
۳.۲k
۲۵ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.