اتوبوس که حرکت کرد پسر ۱۵ ساله رو به پدرش کرد و گفت: ببین
اتوبوس که حرکت کرد پسر ۱۵ ساله رو به پدرش کرد و گفت: ببین پدر درختها با ما حرکت می کنند.
بعد از مدتی پسر دوباره گفت : پدر خانه ها هم با ما حرکت می کنند.
زوج جوان بسیار کنجکاو شده بودند که پسر دستش را از پنجره بیرون برد و گفت: پدر باران روی دست من چکید و پدر لبخندی ملیحی به او زد.
زوج جوان که دیگر طاقت نداشتند اشک از چشمانشون داشت سرآزیر میشد رو به پدر کردند و گفتند : آیا پسر شما تازه بینایی خود را به دست آورده؟؟
پدر گفت نه!
علف میکشه این قرومساق😅 😅 😅
بعد از مدتی پسر دوباره گفت : پدر خانه ها هم با ما حرکت می کنند.
زوج جوان بسیار کنجکاو شده بودند که پسر دستش را از پنجره بیرون برد و گفت: پدر باران روی دست من چکید و پدر لبخندی ملیحی به او زد.
زوج جوان که دیگر طاقت نداشتند اشک از چشمانشون داشت سرآزیر میشد رو به پدر کردند و گفتند : آیا پسر شما تازه بینایی خود را به دست آورده؟؟
پدر گفت نه!
علف میکشه این قرومساق😅 😅 😅
۷.۲k
۱۶ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶۰۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.